علل افت تحصیلی در مدارس ابتدایی

نوشته شده توسط:صادق رحمانی | ۳ دیدگاه

عنوان : علل افت تحصیلی در مدارس ابتدایی    

  فرمت :           word                                        صفحات : 124 صفحه                    لطفا برای مشاهده کامل مقاله به ادامه مطلب مراجعه فرمائید

شکست تحصیلی با افت تحصیلی پدیده جدیدی نیست . این مسئله از بدو پیدایی نظام آموزشی رسمی و اجباری بروز کرده و همواره تاملات و تحقیقات زیادی نیز بر روی آن انجام گرفته است و می گیرد . ارزیابی آن معمولا تنها در مقایسه با سطح معینی از دانش که توسط نظام آموزشی تعیین شده انجام می شود . در یک تعریف ساده شکست تحصیلی یا افت تحصیلی شکستی است که در تصور نظام آموزشی در دستیابی موثر به اهداف و برنامه های آموزشی حاصل می شود . به بیانی دیگر عدم موفقیت فراگیران در دستیابی به حداقل معیارهایی که به وسیله نظام آموزشی در نظر گرفته شده است . این نوع شکست ، معمولا به مردودی یا به ترک تحصیل زودرس می انجامد . البته تساوی در استفاده از فرصت های آموزشی همیشه به معنای بهره برداری مساوی از آموزش و پرورش ارائه شده در مدرسه به پایان رساندن یک دوره آموزشی نیست و نظام های آموزشی موجود با آنکه اهداف بشر دوستانه دارند کمتر می توانند در رفع تبعیضات اجتماعی موفق شوند .

X

 

برای دانلود با فرمت pdf اینجا کلیک کنید

 

 

 

علل افت تحصیلی در مدارس ابتدایی

 

مقدمه

شکست تحصیلی با افت تحصیلی پدیده جدیدی نیست . این مسئله از بدو پیدایی نظام آموزشی رسمی و اجباری بروز کرده و همواره تاملات و تحقیقات زیادی نیز بر روی آن انجام گرفته است و می گیرد . ارزیابی آن معمولا تنها در مقایسه با سطح معینی از دانش که توسط نظام آموزشی تعیین شده انجام می شود . در یک تعریف ساده شکست تحصیلی یا افت تحصیلی شکستی است که در تصور نظام آموزشی در دستیابی موثر به اهداف و برنامه های آموزشی حاصل می شود . به بیانی دیگر عدم موفقیت فراگیران در دستیابی به حداقل معیارهایی که به وسیله نظام آموزشی در نظر گرفته شده است . این نوع شکست ، معمولا به مردودی یا به ترک تحصیل زودرس می انجامد . البته تساوی در استفاده از فرصت های آموزشی همیشه به معنای بهره برداری مساوی از آموزش و پرورش ارائه شده در مدرسه به پایان رساندن یک دوره آموزشی نیست و نظام های آموزشی موجود با آنکه اهداف بشر دوستانه دارند کمتر می توانند در رفع تبعیضات اجتماعی موفق شوند .

گفتنی است که اصطلاح افت تحصیلی ریشه در واژگان اقتصادی دارد و معمولا هم در سطح کلان توسط نظام آموزشی و به منظور برنامه ریزی و سرمایه گذاری ، از آن استفاده می گردد . لذا به کارگیر آن در ارزیابی آموزشی و تربیتی مدرسه ای چندان مناسب نیست و به جای آن بهتر است اصطلاح شکست تربیتی را به کار برد چرا که در این صورت ضمن تاکید بر مسئولیت فراگیر ، سایر عوامل موثر در کیفیت تحصیلی فراگیر را نیز می توان نقد و بررسی کرد . این که گفته می شود کاربرد اصطلاح افت یا اتلاف در آموزش و پرورش از زبان اقتصاددانان گرفته شده است به خاطر این است که اغلب آموزش و پرورش را به صنعتی تشبیه می کنند که بخشی از سرمایه و مواد اولیه ای را که باید به محصول هایی تبدیل می شد تلف نموده و نتیجه مطلوب مورد انتظار را به بار نیاورده است .

به عقیده صاحب این قلم از آن جا که اصطلاح شکست یا افت تحصیلی در برگرفته نتایج کمی از دانستنی ها و آموخته هاست لذا مفهومی یکی بعدی است ، بطوری که نتایج کیفی ناشی از تغییرات تربیتی و پرورشی در آن لحاظ نشده است . بر این اساس حتی در صورت ارائه تعریفی جامع و مانع از اصطلاح شکست تحصیلی نیز نمی توان نسبت به استفاده از آن در برنامه ریزی های وسیع و بلند مدت قانع و دلخوش بود . اضافه بر این با توجه به اینکه فرآیند آموزش و پرورش در اصل ماهیتی تربیتی دارد لذا تحقیق حاضر ضمن تحلیل و تبیین عوامل موثر در شکست تحصیلی ، سعی در متوجه ساختن برنامه ریزان به موضوع شکست های تربیتی دارد .

آنچه در حیات انسانی حائز اهمیت است نیاز به همزیستی با یکدیگر و روابط انسانی است . روابط انسانی موهبتی است که در انسان به ودیعه گذاشته شده تا بتوانند یکدیگر را درک کنند و با هم زندگی کنند . روابط انسانی سرمنشأ رفع همه نیازهای انسانی است . در سایه ی روابط انسانی روان انسان ، تلطیف می یابد ، استعدادش می شکفد و به بار می نشیند .

تعلیم ، تغییر در رفتار است و مدرسه جولانگاه تغییر و تبدیل است . پایه و اساس تغییر هم عشق و محبت است که در روابط انسانی محقق می گردد . تا مدیر با معلم ، مدیر با دانش آموز ، مدیر با اولیاء و … رابطه برقرار نکند چگونه می تواند احساسات و عواطف خود را بدانها منتقل کند و موجب تغییر گردد ؟

از عوامل مهمی که بر روابط انسانی در آموزشگاه اثری غیر قابل انکار دارد شرایط و جو حاکم بر مدرسه است و مدیر به عنوان هماهنگ کننده ، در ایجاد جو مسئولیتی سنگین تر دارد .

افت تحصیلی

افت تحصیلی یکی از موضوعاتی است که شاید همه دانش آموزان در طول سالهای تحصیل خود با آن دست و پنجه نرم کرده باشند.

گاهی اوقات افت تحصیلی از عوامل درونی نشات می گیرد و گاهی نیز عوامل محیطی دارد. اقتصاد بیمار ، تدریس بد ، وابستگی به کمکهای آموزشی خارج از مدرسه ، بیماری ، سرخوردگی های اجتماعی و خانوادگی و... از جمله عواملی هستند که هر کدام در افت تحصیلی دانش آموزان نقش بسزایی دارند.

یکی از دلایل عمده افت تحصیلی مخصوصا در دانش آموزان دوران دبستان وابستگی آنها به والدین است. مثلا وابستگی ای که در دوران ابتدایی بین والدین و فرزندان شکل می گیرد و وقتی آن نیروی کمکی به هر شکلی یا علتی نتواند دیگر به آنها کمک کند آن وقت زمینه افت تحصیلی در فرزند شما به وجود می آید. از آنجا که وابستگی به مرور زمان شکل می گیرد قطع وابستگی نیز باید در طول زمان صورت بگیرد. کودک شما باید روزی روی پای خود بایستد و بتواند تکالیفش را به تنهایی انجام دهد ، ولی عادت دادن او به این که همیشه کسی ، دوستی یا قوم و خویشی است که در دروس مدرسه به آنها کمک کند این تفکر که همیشه کسی برای تکیه کردن وجود دارد را در ذهن او تقویت می کند و سرانجام با از بین رفتن این تکیه گاه تحصیلی نشانه های افت تحصیلی در کارنامه فرزند دانش آموز شما جلب توجه می کند.

این به این معنی نیست که اصلا به دانش آموزان خود کمک نکنید بلکه هدف شما از کمک باید این باشد که او را در شرایطی قرار دهید که اگر ضعفی دارد روی پاهای خود بایستد. البته اگر شما به طور ناخواسته کودک تان را به خود وابسته کرده باشید با اولین تلاش نمی توانید شرایط لازم را برای داشتن استقلال تحصیلی در او به وجود بیاورید و حتی ممکن است قطع کمکهای آموزشی شما سبب افت تحصیلی موقت فرزند دانش آموزتان شود، ولی این دوره مدت زیادی به طول نخواهد انجامید ؛ البته شما باید زمان مناسبی را برای قطع کمکهای آموزشی خود انتخاب کنید. برای مثال در جریان امتحانات نباید یکدفعه پشت فرزند خود را خالی کنید.

بهترین زمان برای این کار وقتی است که امتحانات جدی در پیش روی فرزند دانش آموز شما وجود ندارد. اگر والدین ، فرزندان خود را به جای یادگیری در مدرسه به یادگیری در محیط خانه وابسته کنند برای همیشه معلول یک علت بزرگ باقی خواهند ماند.

چند عامل مشترک در همه نقاط کشور به چشم می خورد. مشکل نیروی انسانی یکی از این عوامل است. معلمانی که از نظر نحوه و چگونگی انتقال دانش خود به دانش آموزان و استفاده از تکنیک ها و روش های معلمی متخصص هستند و روان شناسی تربیت را به خوبی می دانند، افت تحصیلی دانش آموزان در درسی که آنها تدریس می کنند، کمتر است البته نوع ارزشیابی دانش آموزان نیز در افت تحصیلی اهمیت می یابد. هرچه در این باره تکنیک ها را بهتر رعایت کنیم و سؤالات استاندارد و همخوان با محتوای درس ارائه شده، طراحی کنیم، افت تحصیلی کاهش می یابد. تراکم بالای دانش آموزی نیز به عنوان یک عامل در افت تحصیلی مورد بحث و بررسی است. در تراکم بالابه علت کمبود فضا و نیروی انسانی، تکالیف و آن چه که دانش آموز فراگرفته زیر ذره بین قرار نمی گیرد. نقش انجمن اولیا و مربیان هم دراین باره ضروری به نظر می رسد. برپایه پژوهش های انجام شده هرچه میزان حساسیت خانواده و دفعات رفت و آمد آنها به مدرسه بیشتر و ارتباط انجمن اولیا و مربیان با مسئولان مدرسه نزدیک تر باشد افت تحصیلی کاهش و بازده فعالیت ها افزایش می یابد. در مناطق دو زبانه نیز همواره افت تحصیلی بیشتر از مناطق یک زبانه است. در این مناطق دانش آموز هم باید زبان فارسی و رسمی را بیاموزد و هم مطالب را فراگیرد، این فراگیری برای او بویژه در سال های اول مدرسه بسیار مشکل خواهدبود. میزان اشراف و تسلط فراگیران به توان خواندن و نوشتن هم باید مدنظر قرارگیرد. هرچه این مهارت بالاتر باشد افت تحصیلی او کمتر می شود. میزان مهارت خواندن و نوشتن را از طریق آزمون جهانی پرلز (Pirls) و میزان مهارت ریاضی و علوم را از طریق آزمون تیمز (Tims) که در همه کشورها برگزار می شود می توان به دست آورد. در این آزمون ها سؤالات کاملاً بومی و محلی می شود.

   شیوه های تدریس نیز در میزان افت تحصیلی مهم تلقی می شود. به اندازه ای که شیوه های تدریس را نو می کنیم و با شرایط و نیازهای روز هماهنگ می کنیم و آن را در کلاس درس به کار می گیریم، میزان افت کاهش می یابد. البته اگر در برخی مدارس روش های نوین به کار نمی رود به خاطر آشنا نبودن معلمان با این روش ها نیست، بلکه به علت نوع ارزشیابی است که استفاده می شود. با توجه به آن که عناوین کتاب های درسی و حجم آنها بالاست و از همه کتاب آزمون به عمل می آید، عملاً نمی توان از روش های نوین که نیاز به زمان زیاد و حجم کمتر درس دارد، استفاده کرد. بنابراین معلم ناگزیر است همچنان از روش سخنرانی و معلم محوری استفاده کند. در کنار حجم و تنوع بالای کتب درسی که یکی از بالاترین کشورها در این باره محسوب می شویم، سبک نگارش کتاب نیز با کاستی هایی روبه رو است. همچنین هرچه پایگاه اقتصادی دانش آموز بالاتر و بعد خانوار او کمتر باشد به همان نسبت امکانات بیشتری دراختیار او قرار می گیرد و به همان میزان نیز افت تحصیلی کاهش می یابد. میزان سواد والدین، مکان جغرافیایی دانش آموز (شهر یا روستا، مناطق برخوردار یا محروم) نیز بر میزان افت تحصیلی تأثیر به سزایی دارد. تحصیل دانش آموز در مدرسه دولتی یا غیردولتی نیز اهمیت دارد. معمولاً در مدارس غیردولتی به خاطر آن که برخی از عوامل به وجودآورنده افت تحصیلی حذف می شود، میزان افت تحصیلی کمتر است.»

منظور از افت تحصیلی چیست؟

افت تحصیلی کاهش نسبی فعالیت درسی و مطالعه یک دانش آموز در یک دوره نسبی  در مقایسه با دوره نسبی قبل از آن می باشد.مثلاً کسی که طی سه ماه نمرات در حد 15 داشته اما در دو هفته اخیر در تمامی یا تعدادی از دروس نمرات حدود 12 کسب کرده، می گوییم در حال حاضر نسبت به سه ماه پیش افت تحصیلی دارد. منظور از آوردن کلمه نسبی این است که افت تحصیلی تنها شامل دانش آموزان ضعیف نبوده حتی کسی که چند ماه پیش نمرات حدود 18 داشته اگر در حال حاضر نمرات حدود 16 کسب می کند ، دو نمره نسبت به دوره قبل افت دارد.

        عوامل موثر بر افت تحصیلی:

         ۱.    عوامل مربوط به خود دانش آموز

  • عوامل فیزیولوژیکی و جسمی مانند ضعف بینایی و شنوایی و غیره
  • عوامل ذهنی و روانی مانند میزان هوش و قدرت حافظه و سلامت روانی
  • نداشتن هدف واقعی و عینی و روشن از تحصیل
  • عدم انگیزش درونی برای تحصیل و مطالعه
  • نداشتن اعتماد به نفس کافی
  • ضعف اراده در تصمیم گیری های تحصیلی و مطالعه و اجرای تصمیمات
  • عدم برنامه ریزی دقیق از لحاظ زمان و میزان مطالعه روزانه
  • نداشتن روش مطالعه مناسب برای دروس مختلف
  • مهارت های مطالعه نادرست (مهارت های درست مطالعه در آخر این بحث ذکر  می گردد)

   ۲.    عوامل مربوط به خانواده

  • اختلاف خانوادگی و خانواده آشفته ، طلاق فیزیکی یا روانی والدین ، وجود نا مادری یا نا پدری و غیره
  •  اختلاف فرزندان با خانواده مانند لجبازی با والدین و اعتراض به جو خانواده
  • وابسته و متکی نمودن فرزندان به والدین در امور درسی و تکالیف منزل از دوران ابتدایی
  • تحقیر ، سرزنش و مقایسه نادرست فرزندان با همسالان موفق و در نتیجه پایین آوردن اعتماد به نفس و خود پنداری آنان
  • تغییرات منفی در خانواده مانند ورشکستگی سیاسی و اقتصادی و اعتیاد و غیره
  • تغییر در جهت ارتقای سریع و غیر مترقبه سطح اقتصادی یا اجتماعی خانواده و از خود باختگی و غافلگیر شدن فرزندان و انواع انحرافات

        ۳ .    عوامل مربوط به مدرسه

  • گروه همسالان مانند مزاحمت و شوخی های نابجا در کلاس درس
  • رفتارهای نا مناسب عوامل اجرایی مدرسه مانند مدیر ، معاونین ، دبیران و مشاوران

جو عمومی حاکم بر مدرسه از لحاظ درسی مانند سخت گیری بیش از حد دبیران در دادن نمره به خاطر بالا فرض کردن سطح علمی مدرسه یا همرنگ شدن دانش آموز با سایر دانش آموزان ضعیف با فرض اینکه همه دانش آموزان مدرسه ضعیف هستند.

         ۴. عوامل مربوط به اجتماع

دوستان نا باب

استفاده نادرست از کلوپ های ورزشی ، بدن سازی ، بیلیارد و غیره

استفاده نادرست از کافی نت ها و گیم نت ها

گذراندن وقت زیاد در خیابان ها و خارج از منزل

معلم خوب

اگر معلمی به جنبه های روحی و اخلاقی شاگردان توجه نکند آنها اعتماد به نفس نخواهند داشت. معلم باید در شاگردان خود عادت اعتماد به نفس داشتن را ایجاد و علاقه به فضائل و مسائل انسانی را در آنها بیدار کند.

   معلم در حین انجام وظیفه نقش سازنده اخلاق بچه ها را نیز ایفا می کند. همانطور که او جهات جسمانی و عقلانی شاگردان را پرورش می دهد مربی روح آنها نیز تلقی می شود. به همین خاطر رفتار او باید الگوی اخلاقی شاگردان باشد.

   یکی از بهترین صفات و خصوصیاتی که باید یک معلم بویژه در مدارس ابتدایی از آن برخوردار باشد مهر و محبت به شاگردان است تا بدین وسیله متقابلاً محبت آنها را به خود و نیز به درس جلب کند. معلمی که خود را در محبت به شاگردان عاجز می بیند حیات و زندگانی حرفه ای او بار گرانی است که بر دوش او و شاگردان سنگینی می کند. معلم سخت دل و سختگیر از نظر اخلاق، حس گریز شاگرد را برمی انگیزد و موجب می گردد که شاگردان از درس و مدرسه نیز گریزان گردند. یکی از سرمایه های بزرگ یک معلم احتیاط و حسن تدبیر است تا با داشتن چنین خصیصه ای بتواند بر مشکلات شاگردان پیروز شود. اگر میان معلم و شاگرد، اصطکاک و درگیری به وجود آید نتیجه آن بر محیط درس، سایه می اندازد. اصولاً معلم باید سخت مراقب باشد که در نظر شاگردان به عنوان فرد مستبد و سختگیر جلوه نکند و همچنین به عنوان شخصیتی زبون و سهل انگار و سازشکار تلقی نگردد، چون اگر معلم از عامل مهر و محبت بیش از اندازه و نابجا استفاده کند به صورت عنصری زبون و ضعیف النفس تلقی می شود و کوشش های او بی نتیجه می ماند.

   قضیه معلم و شاگرد از لحاظ نقش پذیری شاگرد نسبت به اعمال معلم، همانند قضیه مهر و موم می باشد که در موم تمام نقش ها و تصویرهایی که در مهر وجود دارد منعکس می شود.

   برای پیشگیری از سوء رفتار شاگردان معلم باید به اشکال مختلف آنان را از نظر اخلاقی تربیت کند و در این باره محبت و مهر او بسیار مؤثر است.

   همواره میان شاگردان و معلم همبستگی جالبی برقرار است و شاگردان برای یافتن آگاهی به معلم خود تکیه می کنند و رای و نظر او را ملاک و معیار ارزیابی علوم و دانش ها می دانند. علاوه بر این میان معلم و شاگردان احترام متقابل وجود دارد که این حقوق و معیارها می تواند به رابطه معلم و شاگردانش رابطه ای معنادار ببخشد.در روش پرورش اخلاقی کودک و نوجوان از نظر تعالیم اسلامی، محبت، مهرورزی و مدارا کردن با آنها به عنوان سازنده ترین و مؤثرترین عامل تربیتی معرفی شده است. تعلیمات اسلام برای سازماندهی به شخصیت اخلاقی خردسالان تمام معلمان و مربیان را به مهرورزی و محبت موظف می کند.

   تشویق و پاداش از مهمترین عوامل ایجاد انگیزه برای پیشبرد اهداف آموزشی به شمار می رود. وقتی شاگردی مورد تقدیر قرار گرفت در راه علم و دانش کوشش گسترده تری از خود نشان خواهد داد، به گونه ای که از هیچ مشکل و معضلی در راه به دست آوردن علم نمی هراسد.

   یکی دیگر از وظایف مهم معلمان احترام به افکار و بیان شاگردان است، چون این احترام دارای نتایج مهمی در تعلیم و تربیت است به گونه ای که احترام به شاگرد در حقیقت نیازهای روانی او را پاسخ می دهد تا حدی که احساس امنیت و آرامش خاطر در او به وجود می آید.

معلم اثربخش

در روز اول سال تحصیلى، خانم تامپسون معلّم کلاس پنجم دبستان وارد کلاس شد و پس از صحبت‌هاى اولیه، مطابق معمول به دانش‌آموزان گفت که همه آن‌ها را به یک اندازه دوست دارد و فرقى بین آن‌ها قائل نیست. البته او دروغ می‌گفت و چنین چیزى امکان نداشت. مخصوصاً این که پسر کوچکى در ردیف جلوى کلاس روى صندلى لم داده بود به نام تدى استودارد که خانم تامپسون چندان دل خوشى از او نداشت. تدى سال قبل نیز دانش‌آموز همین کلاس بود. همیشه لباس‌هاى کثیف به تن داشت، با بچه‌هاى دیگر نمی‌جوشید و به درسش هم نمی‌رسید. او واقعاً دانش‌آموز نامرتبى بود و خانم تامپسون از دست او بسیار ناراضى بود و سرانجام هم به او نمره قبولى نداد و او را رفوزه کرد.

امسال که دوباره تدى در کلاس پنجم حضور می‌یافت، خانم تامپسون تصمیم گرفت به پرونده تحصیلى سال‌هاى قبل او نگاهى بیاندازد تا شاید به علّت درس نخواندن او پی‌ببرد و بتواند کمکش کند.

معلّم کلاس اول تدى در پرونده‌اش نوشته بود: «تدى دانش‌آموز باهوش، شاد و با استعدادى است. تکالیفش را خیلى خوب انجام می‌دهد و رفتار خوبى دارد. رضایت کامل».

معلّم کلاس دوم او در پرونده‌اش نوشته بود: «تدى دانش‌آموز فوق‌العاده‌اى است. همکلاسیهایش دوستش دارند ولى او به خاطر بیمارى درمان‌ناپذیر مادرش که در خانه بسترى است دچار مشکل روحى است.»

معلّم کلاس سوم او در پرونده‌اش نوشته بود: «مرگ مادر براى تدى بسیار گران تمام شده است. او تمام تلاشش را براى درس‌خواندن می‌کند ولى پدرش به درس و مشق او علاقه‌اى ندارد. اگر شرایط محیطى او در خانه تغییر نکند او به زودى با مشکل روبرو خواهد شد.»

معلّم کلاس چهارم تدى در پرونده‌اش نوشته بود: «تدى درس خواندن را رها کرده و علاقه‌اى به مدرسه نشان نمی‌دهد. دوستان زیادى ندارد و گاهى در کلاس خوابش می‌برد.»

خانم تامپسون با مطالعه پرونده‌هاى تدى به مشکل او پى برد و از این که دیر به فکر افتاده بود خود را نکوهش کرد. تصادفاً فرداى آن روز، روز معلّم بود و همه دانش‌آموزان هدایایى براى او آوردند. هدایاى بچه‌ها همه در کاغذ کادوهاى زیبا و نوارهاى رنگارنگ پیچیده شده بود، بجز هدیه تدى که داخل یک کاغذ معمولى و به شکل نامناسبى بسته‌بندى شده بود. خانم تامپسون هدیه‌ها را سرکلاس باز کرد. وقتى بسته تدى را باز کرد یک دستبند کهنه که چند نگینش افتاده بود و یک شیشه عطر که سه چهارمش مصرف شده بود در داخل آن بود. این امر باعث خنده بچه‌هاى کلاس شد امّا خانم تامپسون فوراً خنده بچه‌ها را قطع کرد و شروع به تعریف از زیبایى دستبند کرد. سپس آن را همانجا به دست کرد و مقدارى از آن عطر را نیز به خود زد. تدى آن روز بعد از تمام شدن ساعت مدرسه مدتى بیرون مدرسه صبر کرد تا خانم تامپسون از مدرسه خارج شد. سپس نزد او رفت و به او گفت: «خانم تامپسون، شما امروز بوى مادرم را می‌دادید.»

خانم تامپسون، بعد از خداحافظى از تدى، داخل ماشینش رفت و براى دقایقى طولانى گریه کرد. از آن روز به بعد، او آدم دیگرى شد و در کنار تدریس خواندن، نوشتن، ریاضیات و علوم، به آموزش «زندگی» و «عشق به همنوع» به بچه‌ها پرداخت و البته توجه ویژه‌اى نیز به تدى می‌کرد.

پس از مدتى، ذهن تدى دوباره زنده شد. هر چه خانم تامپسون او را بیشتر تشویق می‌کرد او هم سریعتر پاسخ می‌داد. به سرعت او یکى از با هوش‌ترین بچه‌هاى کلاس شد و خانم تامپسون با وجودى که به دروغ گفته بود که همه را به یک اندازه دوست دارد، امّا حالا تدى دانش‌آموز محبوبش شده بود.

یکسال بعد، خانم تامپسون یادداشتى از تدى دریافت کرد که در آن نوشته بود شما بهترین معلّمى هستید که من در عمرم داشته‌ام.

شش سال بعد، یادداشت دیگرى از تدى به خانم تامپسون رسید. او نوشته بود که دبیرستان را تمام کرده و شاگرد سوم شده است. و باز هم افزوده بود که شما همچنان بهترین معلمى هستید که در تمام عمرم داشته‌ام.

چهار سال بعد از آن، خانم تامپسون نامه دیگرى دریافت کرد که در آن تدى نوشته بود با وجودى که روزگار سختى داشته است امّا دانشکده را رها نکرده و به زودى از دانشگاه با رتبه عالى فارغ‌التحصیل می‌شود. باز هم تأکید کرده بود که خانم تامپسون بهترین معلم دوران زندگیش بوده است.

چهار سال دیگر هم گذشت و باز نامه‌اى دیگر رسید. این بار تدى توضیح داده بود که پس از دریافت لیسانس تصمیم ‌گرفته به تحصیل ادامه دهد و این کار را کرده است. باز هم خانم تامپسون را محبوبترین و بهترین معلم دوران عمرش خطاب کرده بود. امّا این بار، نام تدى در پایان‌نامه کمى طولانی‌تر شده بود: دکتر تئودور استودارد.

ماجرا هنوز تمام نشده است. بهار آن سال نامه دیگرى رسید. تدى در این نامه گفته بود که با دخترى آشنا شده و می‌خواهند با هم ازدواج کنند. او توضیح داده بود که پدرش چند سال پیش فوت شده و از خانم تامپسون خواهش کرده بود اگر موافقت کند در مراسم عروسى در کلیسا، در محلى که معمولاً براى نشستن مادر داماد در نظر گرفته می‌شود بنشیند. خانم تامپسون بدون معطلى پذیرفت و حدس بزنید چکار کرد؟ او دستبند مادر تدى را با همان جاهاى خالى نگین‌ها به دست کرد و علاوه بر آن، یک شیشه از همان عطرى که تدى برایش آورده بود خرید و روز عروسى به خودش زد.

تدى وقتى در کلیسا خانم تامپسون را دید او را به گرمى هر چه تمامتر در آغوش فشرد و در گوشش گفت: «خانم تامپسون از این که به من اعتماد کردید از شما متشکرم. به خاطر این که باعث شدید من احساس کنم که آدم مهمى هستم از شما متشکرم. و از همه بالاتر به خاطر این که به من نشان دادید که می‌توانم تغییر کنم از شما متشکرم.»

خانم تامپسون که اشک در چشم داشت در گوش او پاسخ داد: «تدى، تو اشتباه می‌کنى. این تو بودى که به من آموختى که می‌توانم تغییر کنم. من قبل از آن روزى که تو بیرون مدرسه با من صحبت کردى، بلد نبودم چگونه تدریس کنم.»

بد نیست بدانید که تدى استودارد هم اکنون در دانشگاه آیوا استاد برجسته پزشکى است و بخش سرطان دانشکده پزشکى دانشگاه نیز به نام او نامگذارى شده است.

همین امروز گرمابخش قلب یکنفر شوید ... وجود فرشته‌ها را باور داشته باشید، و مطمئن باشید که محبت شما به خودتان باز خواهد گشت.

مدارس موفق چگونه اند!؟

مدیران مدارس با تلاش برای ارتقا و بهبود فضای فیزیکی مدرسه، رعایت مسائل بهداشتی، تهیه انواع وسایل کمک آموزشی گوناگون سعی در بهبود شرایط آموزشی دارند و این گونه موارد را دلیل توسعه یافتگی مدارس خود می دانند.اما در کنار این موارد دو نکته اساسی نیز وجود دارد که در تامین بهداشت و سلامت جسم و روان دانش آموزان و بهبود کیفیت تحصیلی آنان نقش مهمی دارد و متاسفانه گاهی مورد کم توجهی قرار می گیرد.این دو نکته یکی روش ها و برنامه های آموزشی است و دیگری فضای روانی حاکم در مدرسه که در ارتباط با یکدیگر می توانند الگویی از سیمای مدارس را ترسیم کنند.دانش آموز از یک طرف دارای یک بار ژنتیکی اطلاعات داده شده در سرشت خود می باشد که ما آن را توارث یا طینت می نامیم و اطلاعات دیگری که از محیط با عنوان تعلیم و تربیت می گیرد. این دو به صورت دو منبع حرکت موازی، مجموعه واکنش های خود را در رویارویی با مسائل زندگی می سازند. با گذشت زمان، میزان واحدهای اطلاعاتی گرفته از منابع محیطی افزایش یافته و داده های محیط یا تعلیم تربیت تاثیر بیشتری در رفتار فرد اعمال می کنند.بنابراین با توجه به نقش منابع محیطی در رشد و تکامل و شکل گیری شخصیت مناسب در دانش آموزان و زمینه سازی های لازم جهت افزایش معلومات در کنار برقراری شرایط فیزیکی خوب، روش ها و برنامه های آموزشی و فضای روانی مناسب در محیط مدارس امری ضروری و اجتناب ناپذیر است.برخی از ویژگی های مشترک در مدارس موفق را این گونه می توان ذکر کرد:

1-در یک مدرسه موفق تاکید مناسب و مشخص بر موفقیت درسی دانش آموز وجود دارد و تا امکانات آموزشی لازم و افراد آگاه، علاقه مند به امر تعلیم، عهده دار تدریس در آن مدرسه نباشند امکان پیشرفت و موفقیت در آن مدرسه به خوبی فراهم نیست.

2-در چنین مدرسه ای از دانش آموز انتظار می رود که در زمینه کار و رفتار خود مسئول باشد و مدیر یا ناظم مدرسه گناه دانش آموزی را به حساب دیگر دانش آموزان منظور نکنند.

3-میزان مشخصی از انضباط در مدرسه وجود داشته باشد مسئولان مدرسه تلاش کنند این انضباط بیشتر از طریق تشویق حاصل شود و نه از راه تنبیه.

4-معلمان مدرسه در محیط آموزشی باید خود الگوهای خوب از نظر اخلاق، رفتار و صداقت و دیگر صفات مطلوب باشند.

5-روابط و اوقات معلم با دانش آموز چنان تنظیم شود که امکان پاسخ گویی به مشکلات شخصی دانش آموز توسط معلم وجود داشته باشد.

6-معلمان موفق یک مدرسه، آن هایی اند که با داشتن رفتار مثبت، یعنی رابطه صمیمی و مطلوب با دانش آموز، مورد علاقه وی قرار گیرند.چون معلمانی که روش های توام با ترس، تهدید، یاس و نومیدی را به کار می برند، به احتمال زیاد در مورد شاگردانشان ناموفق تر از گروهی هستند که از این روش ها پرهیز می کنند.

7-در یک مدرسه موفق، این واقعیت باید پذیرفته شده باشد که دانش آموزان متفاوت توانایی های یادگیری متفاوتی دارند.لذا دانش آموز به خاطر آنچه که به خوبی انجام داده، تشویق می شود ولی به علت این که کسی کاری را بهتر از او انجام داده، تنبیه نشده و یا مورد مقایسه قرار نمی گیرد.

8-مدرسه موفق با یک جریان دائمی و زنده، با خانواده دانش آموز در ارتباط است.

9-دانش آموزان این مدرسه، رابطه یک جانبه و از بالا به پایین که متاسفانه محور فکری بسیاری از معلمان است مردود و به جای آن کوشش برای ایجاد اعتماد به نفس و تقویت روحیه مستقل و سرزنده و صمیمیت با دانش آموز منظور شده است تا در پناه آن، نیروی بالقوه وی را دانش آموزان جهت ابتکار، تفکر و خلاقیت به حداکثر ظرفیت خود افزایش دهند، زیرا برای این که بتوانیم با دیگران رابطه برقرار کنیم باید آنان را هم رای و هم دل خود قرار دهیم.

10-معلمان باید در جریان زنده و مستمر تعلیم و تعلم بوده و در تمام مدت دوران آموزشی، خود از فراگیری غافل نباشند.علاقه به تدریس، آشنایی با اصول روانشناسی، شناخت قوانین رشد، داشتن ظاهری آراسته و رعایت اعتدال در ارزشیابی شاگردان، از جمله ویژگی هایی است که باید معلمان در یک مدرسه موفق از آن برخوردار بوده تا در تکوین شخصیت دانش آموز نقش موثری داشته باشند.

11-یک مدرسه موفق، همه ساله آموزش های منظم را برای معلمان خود درست طرح و به اجرا می گذارد که از طریق تشکیل کلاس های ویژه، تهیه مجلات مربوط به آن ها هر چه بیشتر بتوانند انگیزه، آگاهی و علاقه مندی آنان را در جهت شکوفا کردن استعداد دانش آموزان فراهم کرده و ارتقا دهند.نکته قابل توجه این که، مسئولان مدرسه در تربیت دانش آموز باید واقع بین بوده و انتظار ساخت مجدد شخصیت وی را نداشته باشند، بلکه باید تلاش نمایند تا رشد شخصیت دانش آموز در چارچوب الگوی شخصیتی که خانواده برای او ایجاد کرده، صورت گیرد و او را به سوی عادت های قابل قبول اجتماعی و شکوفایی استعدادهایش سوق دهد.

از آن جا که رشد شخصیت و بلوغ فکری، بسیار کند و تدریجی صورت می گیرد، لذا کوشش روزانه معلمان و مسئولان مدرسه، در دراز مدت می تواند تغییرات موثری در فرد به وجود آورد.

روابط انسانی درمدارس واصول ایجاد رابطه حسنه با دانش آموز و والدین

از عوامل مهمی که بر روابط انسانی در آموزشگاه اثری غیر قابل انکار دارد شرایط و جو حاکم بر مدرسه است و مدیر به عنوان هماهنگ کننده ، در ایجاد جو مسئولیتی سنگین تر دارد .

روابط انسانی :

روابط انسانی به مطالعه راه های ایجاد زمینه ها و شرایط مناسب برای زندگی و رشد افراد می پردازد . محیط و شرایط مناسب به وضعیت و یا موقعیتی اطلاق می شود که در آن افراد بتوانند از طریق دست یافتن به نیاز های منطقی خود رشد کنند ، رشدی که در راستای فطرت آن ها ست . در نهایت ، استعداد و توانایی های بالقوه آنان را شکوفا می کند به طوری که با ویژگی های موجود زنده سازگاری داشته باشد .

جو :

«جو» مجموعه ای از حالات ، خصوصیات یا ویژگی های حاکم بر یک محیط یا فضای آموزشی مانند مدرسه است که آن را قابل اعتماد یا غیر قابل اعتماد ، جاذب یا دافع ، رعب آور یا آرام بخش ، بازدارنده یا محرک ، خلاق یا راکد و . . . می سازد و موجب می گردد ، مدارس یک مقطع تحصیلی ، با اینکه از یک دستورالعمل و آئین نامه آموزشی ابلاغ شده تبعیت می کنند دارای جوی متفاوت باشند .

مشاهده شده است عواملی مانند ویژگی های اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی ، عمرانی و غیره در دو مدرسه نسبتاً نزدیک در یک مقطع تحصیلی کاملاً مشابهت داشته باشند لاکن جو حاکم بر آن ها متفاوت است . در بین دانش آموزان و کارکنان (معلمان و کادر اداری) و حتی اولیا اصطلاحاتی چون جو سالم ، جو ناسالم ، جو باز ، جو بسته ، جو مسموم و مانند آن مورد استفاده قرار می گیرد ، که به نوعی بر روابط انسانی حاکم بر مدارس حکایت میکند .

جو باز و سالم : جوی است که افراد در آن احساس آزادی می کنند و خود را در تصمیم گیری ها و سرنوشت مدرسه شریک می دانند . در این جو با اعتقاد به اجرای دستورالعمل ها و قوانین اداری شیوه های مناسب برای رشد آموزشی و تربیتی مدرسه اتخاذ می گردد . زمینه برای رشد استعدادها و خلاقیت افراد فراهم بوده و نوعی صمیمیت و احساس پشتیبانی و حمایت در محیط وجود دارد .

جو بسته و ناسالم : جوی ست که افراد از نظر فکری و رفتاری محدودیت هایی دارند بطوریکه در داخل مدرسه نمی توانند خارج از مرز های تعیین شده اظهار نظر و رفتار کنند . قوانین و دستورالعمل ها به صورت آزار دهنده و بازدارنده بر افراد تحمیل می شوند بطوریکه رنجش در افراد بوجود می آید . در این جو ، نه تنها خلاقیت و نوآوری افراد رشد نمی کند بلکه دردسر آور است . فرد خود را جدای از مدرسه می بیند و احساس حمایتی از آن در وی ایجاد نمی شود .

جو مسموم : جوی است که علاوه بر بسته بودن و عدم اعتماد ، افراد به یکدیگر مظنون هستند و به کنجکاوی در احوال یکدیگر می پردازند و ایجاد آسیب از سوی دیگران را احساس می کنند . آسیب پذیری عاطفی ، اجتماعی و روانی در چنین جوی بسیار زیاد است . بر چسب و تهمت زدن ، کاری رایج به حساب می آید و وحشت از حضور در محیط بر افراد حاکم می شود . نتیجه چنین جوی معمولاً خستگی ، فرسودگی و بیزاری در افراد است .

رابطه حسنه :

رابطه ی مثبت و هدفداری که با درک متقابل نیازها ، احساسات و عواطف یکدیگر با هم در تعامل بوده و از این رابطه نوعی احساس رضایت و خرسندی در افراد ایجاد می شود .

درک احساسات و بیان و انتقال آن دروازه ی برقراری رابطه انسانی است . چه بسا انسانهای خوش قلبی که توانایی بیان و انتقال احساسات خود را به دیگر افراد ندارند و در عوض انسانهای متظاهری که با بیان احساسات خود در برقراری رابطه موفق هستند .

بنابراین سنگ زیر بنای ایجاد روابط حسنه در یک محیط آموزشی ، شناخت نیازها و احساسات افراد و توانایی برای بیان احساسات متقابل و انتقال آن به افراد است . مدیر برای ایجاد جوی مثبت باید احساسات و عواطف افرادی که با آنها در ارتباط است را بشناسد و در روابط خود ، توجه لازم به آن احساسات را داشته باشد .  

اصول مهم درایجاد روابط حسنه از سوی مدیر مدرسه :

1- مدیر باید سعی کند پس از شناسایی احساسات خود ، احساسا ت منفی و متعارض (احساس منفی مانند : احساس ترس ، گناه ، رنج ، پوچی ، عدم اعتماد ، دشمنی ، عدم پذیرش و احساس متعارض حالتی که فرد نمی تواند افکار و احساسات خود را یک سویه سازد . مانند : شادی و غم ، رضایت و عدم رضایت و غیره) خود را به طریق منطقی از بین ببرد و احساسات مثبت (مانند : امنیت ، شادی ، پذیرش ، اعتماد به نفس ، ارزشمندی ، محبت ، حق شناسی) را جایگزین آنها سازد و این اصل را بکار گیرد که تا «من» نگرش و احساس مثبتی به دیگران نداشته باشم نمی توانم با آنان رابطه برقرار کنم (اصل داشتن نگرش مثبت) .

2- مدیر باید به این اصل اعتقاد داشته باشد که انسانها در شرایط عادی و معمولی احساسات و عواطف خود را به همان شکلی به او منتقل می کنند که مدیر احساسات و عواطفش را به آنان منتقل کرده است (اصل تعادل مبادله) .

3- مدیر باید توانایی بروز یا توقف انتقال عواطف و احساساتش را آن گونه که بهترین نتیجه را بتواند بگیرد داشته باشد (اصل کنترل احساسات و عواطف) .

4- مدیر باید بتواند با بهره گیری از الفاظ ، کلمات ، جملات ، حرکات ، ایما و اشاره احساسات و عواطف خود را توصیف کند به طوری که طرف مقابل عواطف و احساسات مثبت مدیر را به خوبی درک کند . داشتن روحی لطیف و ستایشگر نسبت به انسان ها و همه مظاهر خلقت ، در تحقق این امر کمک می کند (اصل انتقال عواطف و احساسات) .

قوانین و فنون کلی در روابط حسنه :

قانون اول : با دیگران آن چنان رفتار کنید که مایلید با شما رفتار کنند .

انتظار گوش دادن ، بررسی مشکل ، رفتاری مناسب همراه با کرامت ، اغماض ، حداقل انتظاری است که در روابط انسان ها وجود دارد .

   قانون دوم : قانون ناگزیری (چاره نداشتن)

انسان الزاماً نمی تواند همه چیز را به همان شکلی که خود می خواهد داشته باشد و یا آن را به هر شکلی که می خواهد تغییر دهد . با رعایت این قانون بجای گریز و فرار از امر ناخواسته بهتر است بگوئیم که چگونه می توان با وضعیت موجود ساخت و با او زندگی کرد و بالاخره چگونه می شود از او چیزی بهتر ساخت ؟

قانون سوم : قانون دوری از جدال و ستیزه

جدال و ستیزه حتی درگیری لفظی سبب از دست دادن حرمت ، ارزش و احترام هر دو طرف مجادله می شود که به سادگی نمی توان آن را جبران کرد . مدیر نباید در هیچ موردی اهمیت و ارزش خود را طوری دستخوش تهدید قرار دهد که ناچار شود برای حفظ آن با طرف مخالف به ستیز برخیزد . زیرا عاقبت الامر وضعی برای هر دو طرف بوجود می آید که عقب نشینی بدون از دست دادن احترام برای هیچ یک میسر نخواهد بود .

الف ـ عوامل ایجاد و تحکیم روابط انسانی از دیدگاه کیمبل :

- ایجاد جو اعتماد و اطمینان ، دوستی و محبت

- احساس آزادی بیان ، افکار و عقاید ، احساس تعلق به مدرسه

- راز داری مدیر ، اغماض از بعضی از خطاها

- رعایت عدالت در رفتار (تشویق و تنبیه) ، رعایت ادب و نزاکت ، طرز سخن گفتن

- احترام به افکار و احساسات فرد و شناخت احساسات و انعکاس درک احساس ، حفظ خونسردی و متانت در مسائل بحرانی ، مخصوصاً بحث های عاطفی

- از صمیم دل دلسوزی کردن ، سعی و کوشش برای بر آوردن نیازها و رفع گرفتاری های افراد

- برقرارکردن روابط غیر رسمی و صمیمی بر مبنای نقاط مشترک

- ایجاد محیط برای بروز و پرورش استعدادها و شکوفایی آنها

- کاربرد به جا و به موقع از قدرت و اختیار و دوری از افراط و تفریط در کاربرد آنها

- توانایی خود را به جای دیگران قرار دادن و درک مشکلات و مسائل از دید طرف مقابل

ب ـ علایم و نشانه های وجود اختلال در روابط انسانی :

- وجود بی نظمی و لاابالی گری ، عدم توجه و یا سرپیچی از قوانین و دستورات اداری .

- وجود بی تفاوتی نسبت به مدیر ، پیدایش گروه های مختلف با دید و نظرات متعارض

- عدم هماهنگی بین افراد مدرسه در رابطه با اهداف سازمان

- دلیل تراشی های بی مورد کارکنان ، وجود اشتباهات ، ضایعات ، حوادث در محیط کار

- وجود غیبت های غیر ضروری با تمسک به قوانین و یا تمارض ، افزایش نقل و انتقالات بی مورد

- عدم اعتماد نسبت به سازمان و مدیریت در مورد خیر خواهی نسبت به کارکنان

- وجود تملق ، چاپلوسی ، مبالغه و تظاهر ، وجود احساس خستگی و کسالت و عدم رغبت بین کارکنان

- وجود ترس از تنبیهات بزرگ و غیر منطقی به دلیل اشتباهی کوچک و غیرعمدی

- وجود دوگانگی در گفتار و کردار ، وجود غیبت و نفاق و رفتار منافقانه

- وجود گلایه بین کارمندان و کارکنان از مدیریت

- احساس عدم امنیت شغلی ، احساس عدم تعلق فرد به سازمان و سازمان به فرد

- احساس بی اهمیت بودن در سازمان و مؤثر نبودن و عدم مشارکت در تصمیمات

از اساسی ترین کارهای مدیر در راستای ایجاد جوی سالم و شرایطی مناسب ، ایجاد احساس خوشحالی و رضایت خاطر در معلمین (کارکنان) ، دانش آموزان و اولیا است .

راه ایجاد رابطه حسنه با معلمین (کارکنان) :

در این جهت توجه مدیر به موارد زیر معطوف می گردد :

احترام به شخصیت و افکار معلمین با تشکیل جلسات جهت بیان ایده و نظرات و جلب مشارکت آنان و تشویق آنها به فعالیت های اجتماعی در راستای ایجاد روابط نزدیک ، صمیمی و دوستانه . داشتن رفتار مناسب (با وقار ، متین و سنجیده در حد شأن جو تربیتی مدرسه و مورد قبول) ، توجه به مشکلات آنان و تلاش برای رفع مشکلات

راه ایجاد رابطه حسنه با دانش آموزان :

احترام به شخصیت دانش آموز به نحوی که در دانش آموز احساس تعلق و پذیرفته شدن ایجاد گردد . با هر دانش آموز منصفانه و عادلانه رفتار شود . دانش آموز احساس کند که مدیر و معلمان دوستان او هستند . دانش آموز بداند که احساسات و توانایی هایش مورد توجه مدرسه است .

راه ایجاد رابطه حسنه با اولیا :

مدیر با شناخت ارزش و نقش خانواده در شکوفائی استعدادها ، تربیت ، آموزش و چگونگی ارتباط آنها با مدرسه زیربنایی ترین گام را در ایجاد رابطه حسنه با اولیا بر می دارد . مدیر با شناخت ویژگی ها و خصوصیات اجتماعی ، سیاسی ، مذهبی ، اخلاقی و فرهنگی جامعه و خانواده در جلب مشارکت اولیا ، با شرکت دادن آنان در وظایف ، مسئولیت ها و عملیات تلاش کند به طوری که نتیجه آن ، احساس تعلق و مؤثر بودن باشد .

در این مسیر نیز باید کلید اصلی ارتباط و حلقه اتصال خانه و مدرسه یعنی دانش آموز را دریافت . مدیر باید بداند که اصل اساسی استحکام رابطه با اولیا بر پایه پیوند های روانی ، عاطفی و فکری است . بیان احساسات مثبت و سازنده و دلسوزی نسبت به سر نوشت دانش آموزان و ایجاد نگرش مثبت در اولیا نسبت به مدیریت و مدرسه راهی مؤثر در برقراری روابط انسانی است .

رقابت برای نمره بیست و ارزشیابی توصیفی

دانش آموزانی که در معرض استرس و اضطراب امتحان قرار دارند مطالب درسی را فقط تا پایان امتحان به خاطر می سپارند

نرفتن به مدرسه یا تحمل ضررهای استرس و اضطراب مدرسه ؟!! 15 تا 30 درصداز افت تحصیلی دانش‌آموزان به دلیل اضطراب است!اضطرابی که مستقیم وارد کارنامه‌ها می‌شود

سر جلسه امتحان هر چه به مغزش فشار می‌آورد تا جواب سوالی را که روز قبل بارها آن را مرور کرده بود به خاطر بیاورد تلاشش به جایی نمی‌رسد و مایوس و عصبی برگه را با مطالبی نامربوط پر می‌کند و آن را به دست مراقب سالن می‌دهد و از جلسه امتحان خارج می‌شود اما همین که پایش را بیرون می‌گذارد یکی‌یکی جواب‌ها به ذهنش هجوم می‌آورد و او را عصبی‌تر و مضطرب‌تر از قبل می‌کند.

سرویس اجتماعی برنا ، مردمک چشمانش به سرعت روی کلمات کتاب حرکت می کنند اما هر چه بیشتر می خواند کمتر در ذهنش جا می گیرد. سعی می کند که مطالب را حفظ و خود را برای امتحان فردا آماده کند. در این روزها قول خریدMP4 برایش بهترین و شاید جذاب ترین انگیزه ای باشد که او را مقابل کتاب و دفترهایش می نشاند اما وقتی که صفحات کتاب را ورق می زند حجم مطالب، اضطراب و فراموشی که ناخواسته گریبانگیرش شده است این هدیه بیشتر و بیشتر از او دور می شود زیرا تنها در صورت کسب معدل بیست به خواسته اش می رسد، با وجود اینکه فردا امتحان نهایی دارد اما قادر به جمع و جور کردن ذهنش نیست و هر چند دقیقه یک بار افکارهای مزاحم گریبانش را می گیرد یا هر نیم ساعت یک بار به دستشویی می رود.

ماه امتحان(دی و خرداد) برای والدینی که بچه مدرسه ای دارند سراسر اضطراب و استرس و برای دانش آموزان پر از تنش های روحی و روانی است که با شب بیداری، پر خوری، کم خوری و کاهش وزن همراه است.

اسم امتحان حتی فارغ التحصیلان را نیز دچار اضطراب می کند چه برسد به دانش آموزانی که برای کسب نمره بهتر فشار خانواده ها را نیز تحمل می کنند.

عباسی مادر یکی از دانش آموان مقطع راهنمایی در این رابطه می گوید: وقتی که امتحان ها شروع می شود ناخواسته استرس به سراغم می‌آید.

بخوان تا برای خودت کسی شوی

"بخوان" کلمه آشنایی است که دانش آموزان در شب های امتحان از زبان والدین شان می شنوند و از امتحان غول می سازد که دهان باز کرده تا آن ها را ببلعد.

اضطراب حالت رایجی میان دانش آموزان در شب های امتحان به خصوص در امتحان های نهایی و کنکور است که معمولا تا دریافت نتایج ادامه پیدا می کند.

دانش آموزان در شب امتحان گاهی از شدت اضطراب دچار حالت هایی هیجانی ناخوشایند و مبهم همراه با پریشانی، هراس، تپش قلب، تعرق، سردرد، بی قراری و تکرر ادرار می شوند که به مرور در آینده تاثیرات منفی را برای فرد می آورد.

اضطراب شب امتحان نه تنها در بین دانش آموزان متوسط و ضعیف بلکه بین دانش آموزان زرنگ نیز شایع است، وقتی که یک دانش آموز توانایی ها و استعدادهای خود را دست کم می گیرد دچار تنش می شود.

اضطراب برای امتحان تا حدی یک امر طبیعی است و باعث افزایش تلاش و کوشش فرد می شود ولی وقتی از حالت تعادل خارج شود باعث مشکلات روحی و جسمی در آینده می شود.

امتحان امتحان است و فرقی نمی کند که امتحان عادی باشد یا امتحان های سرنوشت سازی مانند امتحان نهایی و کنکور، چون در هر صورت با ترس و دلهره همراه است و همه افراد این حالت را در زمان تحصیل خود تجربه کرده اند.

افت تحصیلی بدلیل اضطراب است

15 تا 30 درصد دلایل افت تحصیلی در میان دانش آموزان بدلیل اضطراب و استرس دانش آموزان در سر جلسه امتحان است.

تا به حال این اتفاق برایتان افتاده است که همه مطالب امتحان را بلد هستید اما فکر می کنید که ذهن تان خالی است و هیچ نمی دانید و وقتی برگه امتحانی را می بینید تمام آموخته هایتان از ذهن تان خارج می شود و وقتی از سر جلسه امتحان خارج شدید یکی یکی جواب ها جلوی چشم تان رژه می رود همه این ها بدلیل استرس و اضطراب قبل از امتحان است.

چرا مضطرب می شویم

هنگامی که جلوی هر سوالی بارم نمره نوشته می شود دانش آموز با پاسخ ندادن یک سوال دو نمره ای قادر به ارائه پاسخ های مناسب برای مابقی سوال ها نیست و سراسر امتحان در تنش می گذرد.

غلامرضا علیزاده جامعه شناس در گفت و گو با برنا، با اشاره به عواملی که در جامعه باعث تشدید استرس در دانش آموزان می شوند، می گوید: دانش آموزان به ویژه فرزندان خانواده های طبقه های متوسط به بالای جامعه در ایجاد استرس در فرزند دانش آموزشان نقش مهمی را ایفا می کنند.

وی بیان می کند: دانش آموزانی که در معرض استرس و اضطراب امتحان قرار دارند مطالب درسی شان را فقط تا پایان امتحان به خاطر می سپارند به همین خاطر مهارت های زندگی را نمی آموزند.

علیزاده ادامه می دهد: نوع برخورد بعضی خانواده ها با امتحان فرزندشان آن ها را بیشتر دچار استرس می کند، اینگونه خانواده ها همه نگرانی های ناشی از موفقیت نشدن احتمالی دانش آموزان به آن ها انتقال می دهند.

وی می افزاید: نگرانی و استرس در درازمدت باعث افزایش فشارهای عصبی در فرد می شوند.

علیزاده می گوید: در این گونه خانواده ها هدف اصلی از تحصیل فقط کسب نمره بالا است و برای اینکه فرزندشان به سطح توقع آن ها دست پیدا کند به آن ها بیشترین فشار را وارد می کنند که خود عاملی برای افت تحصیلی در میان فرزندان می شود.

وی ذکر می کند: رفتارهای دلسوزانه و نسنجیده والدین بر روی فرزندان آثار منفی باقی می گذارد.

علیزاده بیان می کند: معلمان و متولیان علوم آموزشی با ایجاد جو شبه پلیسی در امتحانات و مستقر کردن مراقبان و ناظران امتحان ها که با چهره های درهم رفته نظاره گر امتحان ها هستند خود به سنگینی فضای امتحان و استرس های ناشی از آن می افزاید به ویژه تعداد سوالات محدود با نمرات بالا این اضطراب را افزایش می دهد.

علیزاده می گوید: خانواده ها نباید دل نگرانی های خود را به فرزندان شان منتقل کنند ضمن اینکه متولیان آموزشی نیز باید محیطی آرام و بدور از تنش را برای ب

3 نظر

  1. نظرات کاربران:

       Helena در ۱۳۹۶/۰۲/۲۷ - ۰۰:۴۱:۱۳
    I was recommended this website by my cousin. I
    am not sure whether this post is written by him as nobody
    else know such detailed about my problem. You're incredible!
    Thanks!

       Deneen در ۱۳۹۶/۰۳/۱۱ - ۰۱:۳۵:۲۱
    Do you have a spam problem on this site; I also
    am a blogger, and I was wanting to know your
    situation; we have developed some nice methods and we are looking to swap techniques with other folks, be sure to
    shoot me an email if interested.

       chaturbate token hack mac در ۱۳۹۶/۰۶/۱۳ - ۰۲:۴۹:۴۱
    Greate post. Keep posting such kind of information on your site.

    Im really impressed by your blog.
    Hello there, You have done a fantastic job.
    I will certainly digg it and in my view recommend to my friends.
    I'm sure they will be benefited from this website.


    نوشتن دیدگاه